پزشکی 90 یزد
پزشکی 90 یزد

دير آمدی ...

 دُرُست!
پرستارِ پروانه و ارغوان بوده‌ای،

دُرُست!
مراقب خواناترين ترانه از هق‌هقِ گريه بوده‌ای،

 دُرُست!
رازدارِ آوازِ اهل باران بوده‌ای،

دُرُست!
خواهرِ غمگين‌ترين خاطراتِ دريا بوده‌ای،

دُرُست!
اما از من و اين اندوهِ پُرسينه بی‌خبر، چرا؟


آه که چقدر سرانگشتِ خسته بر بُخار اين شيشه کشيدم
چقدر کوچه را تا باورِ آسمان و کبوتر
تا خوابِ سرشاخه در شوقِ نور
تا صحبتِ پسين و پروانه پائيدم و تو نيامدی!
باز عابران، همان عابرانِ خسته‌ی هميشگی بودند
باز خانه، همان خانه و کوچه، همان کوچه و
شهر، همان شهر ساکتِ ساليان ...!
من اما از همان اولِ بارانِ بی‌قرار می‌دانستم
ديدار دوباره‌ی ما مُيَسّر است ... ری‌را!

شاعر:سید علی صالحی

پ.ن:ری را احتمالا نام معشوقه شاعر است.

     ضمنا بنده به خاطر کاری که برام پیش اومده احتمالا چهارشنبه به نظرات شما عزیزان پاسخ بدم.بنابراین پیشاپیش عذرخواهی میکنم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, توسط مهرداد منصوری |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.